عاشقی

نمیفهمم این کلمه مسخره عاشقی از کجا منشا گرفته.اصلا نمیتونم این مسخره بازی ها رو تحمل کنم.نمیدونم به نظر من مضحک میاد این دختر و پسرهایی که همش عاشق یکی هستن برای خودشون شخصیت قائل نیستن؟؟؟؟؟؟؟؟بابا همه چیز این دنیا دوطرفه است خوب وقتی یارو بهت محل نمیذاره ول کن دیگه...  

من که کلا نه تو زندگیم عاشق شدم نه کسی رو دوست داشتم.به نظرم دانشگاه هم سالن مد نیست که دختر ها این همه خودشون رو میکشن.دختره یعنی این قدر الافه که ۲-۳ ساعت وقت میذاره که خودش رو درست کنه بیاد دانشگاه بعد هم همش تو حیاط بشینه و مسخره بازی دربیاره.آخه چه قدر احمقانه. خوب دنبال پیدا کردن عشق گم شده ات هستی خوب برو یه جای دیگه ...

ایام فاطمیه

این حراست دانشگاه  تشخیص داده لاک دختر ها بی حترامی به ایام فاطمیه است.من اصلا ربطش رو درک نمیکنم.اینا شب میخوابن صبح پامیشن یه تصمیم مضحک میگیرن.آخه یکی نیست بگه تو از این تصمیم ها نگیری ما که نمیگیم مغز نداری که.دقیقا برعکس میگیم چه متشخص و فهیم....

نمیدونم این یارو رو از کجا پیدا کردن.بعضی وقتا میزنه به سرش کارت دانشجویی ببینه و بعد اونایی رو که کارت ندارن راه نده بعد به اون مغزش نمیرسه اینهایی که از در میکنه بیرون ۱۰ قدم بالاتر از در پارکینگ سوت زنان میرن تو دانشگاه.

دیگه هوش و استعداد چه میکنه....

امتحان

امتحان های میان ترم مون شروع شده.منم که در طول ترم کلا کاری به دفتر و کتاب ندارم.الان نشستم دارم فکر میکنم چه خاکی به سرم بریزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داوود(جسد) رو نمیدونم چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟با داوود اصلا حال نمیکنم.هم لاغره هم چها زانو مرده.آدم باهاش راحت نیست.از داوود بگذریم.امتحانهای تئوری بدتره...

برق

نمیدونم چرا از وقتی که ۴ سالم بود و سنجاق سر رو کردم تو پریز همیشه و همه جا برق من رو میگیره؟اولش من دنبالش بودم.۴ سالم بود با سنجاق سر رفتم تو پریز ۴ یا ۵ متر پرت شدم ولی آدم نشدم.۷ سالم بود تو حموم تو دستام آب پر کردم ریختم تو سوراخ پریز و ...

ولی بعدش آدم شدم و دیگه با برق شوخی نکردم ولی برق منو ول نمیکنه.هر وقت بارون میاد و در خیس میشه من رو برق میگیره.جالبه که تو ۱۸ واحد فقط من رو میگیره.لباس پشمی بپوشم که مثل فندک جرقه میزنم.فکر کنم بشه یه استفاده هایی برای تولید برق از وجود بی مصرفم کرد

جریمه

امروز با کمال غرور وارد طرح زوج و فرد شدم و پلیس هم نگهم داشت.اصلا نرفتم پایین بگم چی شده؟پنجره رو دادم پایین گفت خانوم این جا طرحه.منم یه حالت متعجب گرفتم گفتم جدی؟؟؟؟؟؟؟گفت گواهینامه و کارت ماشین .منتظر بودم زودتر جریمه رو بنویسه برم گفت ببخشید شما دانشجو هستید؟داشتم فکر میکردم به پلیس چه ربطی داره که من چی کارم؟؟؟؟گفتم بله و همچنان منتظر بودم زودتر بنویسه برم .در کمال ناباوری گفت چون دانشجویی برو این دفعه اشکال نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

میخواستم بگم مریضی آدم رو نگه میداری بعد میگی برو؟؟؟؟؟خوب از اول تصمیمت رو بگیر...

چرا پلیس ها این طوری شدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟